
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۲۹
۱
شاهدی کز پی او دیدهٔ گریانی نیست
نوبهاریست که هیچش نم بارانی نیست
۲
گر شبانگه نشود دیدهٔ ابری گریان
بامدادان به چمن غنچهٔ خندانی نیست
۳
الله الله مکن ای ابر چنین سنگدلی
کز عطش در دل افسردهٔ ما جانی نیست
۴
گرتوبر سبزه وربحان نکنی مرحمتی
برلب جوی دگر سبزه وریحانی نیست
۵
آتش جور عدو بس، تو دگر باد مدم
مستان آب کسی را که به کف نانی نیست
۶
ایبهار ار بهحقیقت رسی اولی است که چرخ
سنگ بارد به چنین شهرکه انسانی نیست
تصاویر و صوت

نظرات