
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۴۴ - قول و غزل
۱
ادیبالممالک ز طبع شکرزا
سوی بنده قند و عسل میفرستد
۲
طمعدار روحم من از صحبت او
وی از شعر نعمالبدل میفرستد
۳
به قوس از برایم غزل میسراید
به جد از برایم حمل میفرستد
۴
به شیرینی کام تریاکخواران
شکرها زقول وغزل میفرستد
۵
غذا میفرستد دوا میفرستد
عسل میفرستد مثل میفرستد
۶
ز افزون هدایا ز موجز قصاید
فزون وفره قل ودل میفرستد
۷
دلم شد علیل از گزند حوادث
ز تریاق دفع علل میفرستد
۸
به تسکین این قلب آشفته من
ز حکمتسطور و جمل میفرستد
۹
تو گویی خدا آیت صلح کل را
سویجنگبین الملل میفرستد
۱۰
ببال ای فرهمند دانا که گردون
نویدت بهجاه و محل میفرستد
۱۱
به جاه تو قدر و علو میفزاید
به جاه عدویت خلل میفرستد
۱۲
فروپوش عیبش به ذیل عطوفت
بهار ار سخن مبتذل میفرستد
۱۳
همیناستحسنش کهدرحضرتتو
نه مسروق ونی منتحل میفرستد
تصاویر و صوت

نظرات
دشتی