ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

بخش ۶۶ - در مذمت ظلم و ظالم

۱

چون اساس زمانه گشت درست

عدل و ظلم اندر آن تعین جست

۲

جذب و دفعی به روی کار آمد

چرخ و اجرام آشکار آمد

۳

اختری راست و اختری کج رفت

و اختری مارپیچ و معوج رفت

۴

بر سر بام لاجورد نگار

گرم جنبش شدند و گشت و گذار

۵

آن که سیرش در استقامت بود

ماند باقی بر این سپهر کبود

۶

وان که از عدل و راستی و نظام

بود بیرون‌، دراوفتاد از بام

۷

هرکه جز راستی نمود نماند

هرچه بیرون ز عدل بود نماند

۸

از میان رفت ظالم و مظلوم

عدل‌ و ترتیب ماند و نظم و رسوم

۹

هم به روی زمین ز موجودات

مردم و جانور، جماد و نبات

۱۰

عادل و ظالمند و شوم و سعید

زشت و زیبا و نامفید و مفید

۱۱

آنچه بیرون ز نظم و قاعده است

گم شود کان تهی ز فایده است

۱۲

آنچه را فایدت بود بسیار

او بگیرد به روزگار قرار

۱۳

هرچه بیفایده است‌ چون کف‌ و دود

از جهان ناپدید گردد زود

۱۴

هرکه از عقل دستیار گرفت

در صف راستان قرار گرفت

۱۵

تهی از ظلم و جهل می گردد

زندگانیش سهل می گردد

۱۶

ظلم‌ جهل‌ است‌ و جهل تاریک است

راه این فرقه سخت باریک است

تصاویر و صوت

نظرات