
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۵۸
۱
مکن ای دوست دوای من دلریش بده
پرده زین بیش مدر بوسه ازین بیش بده
۲
به دل و جان بخرم بوسه ولی ترسم از آن
که تو گویی که بیا جان و دل از پیش بده
۳
نعمت حسن ترا چشم بد اندر طلب است
هان و هان قسمت درویش به درویش بده
۴
چونکه دانم ندهی بوسه مرا از پی آنک
مردمی کن ز پی رغم بداندیش بده
۵
چون مجیر از گره زلف تو دیوانه شده است
از سر زلف گشایی کن و بندیش بده
نظرات