
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۶۵
۱
چه بد کردم که پیمانم شکستی؟
امید وصل در جانم شکستی
۲
به عشوه پرده صبرم دریدی
به غمزه مهر ایمانم شکستی
۳
چو در میدان عشقت گوی گشتم
به زلف همچو چوگانم شکستی
۴
به دشواری چو یاقوتم خریدی
به سنگ عشوه آسانم شکستی
۵
مرا گویی چه بد کردم چه کردی؟
دلی بستی و پیمانم شکستی
۶
فغان میداشتم لب عرضه کردی
بدان تا در لب افغانم شکستی
۷
چه گویی گر مجیرت گوید ای شوخ؟
چرا در عشوه زینسانم شکستی؟
تصاویر و صوت

نظرات