
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۳۷
۱
دریا دلا! کسی که گهر چین لفظ تست
در جزع دیده صورت لؤلؤ نیاورد
۲
عقل آن زمان که سحر حلال تو دل برد
ایمان به هیچ غمزه جادو نیاورد
۳
هستی مسیح جان ده وآنرا که دانشی است
پیش دم تو هاون و دارو نیاورد
۴
با روی شاهدان سیه چشم لفظ تو
دل یاد زال ریخته ابرو نیاورد
۵
شاها! سخن غلام من آمد اگر چه هست
هندو وشی که قیمت نیکو نیاورد
۶
چون آرمت سخن که بر چون تو خسروی؟
عاقل به تحفه بنده هندو نیاورد
نظرات