
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۴۷
۱
شمس یکدست که از دست من و زخم بدم
هر شبی تا به سحر روی به خون میشوید
۲
رقعه را دیدم و دانست و یقین گشت مرا
که رخ از اشک به خون مژه چون میشوید؟
۳
گر نجس بود سخنهاش در آن رقعه رواست
که بدان دست نوشتست که کون میشوید
نظرات