
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۵۴
۱
کرم پناها! گشتم اسیر آرزویی
خلاص من همه بر جود بی کرانه نویس
۲
منم درین قفص خاک عندلیب ثنات
قلم بخواه و مرا وجه آب و دانه نویس
۳
سخن به صدر تو کمتر نوشته ام زیراک
نگفت کس که سوی عنصری ترانه نویس
۴
دلم خزانه اندوه باد اگر گویم
که التماس دعاگوی بر خزانه نویس
۵
ز بهر من که شدم پای بوس تو چو رکاب
به دست خویش خطی بر رکابخانه نویس
نظرات