
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۶۷
۱
سعد دین اسعد آن یگانه دهر
زو دو من باده خواستیم سه تن
۲
تا بنوشیم با چهار حریف
پنجگان پنجگان می روشن
۳
می فرستاد شش منی که از آن
هفت اندام ما گرفت وسن
۴
مجلس ما که بود هشت بهشت
همچو نه چرخ گشت اصل محن
۵
ده تنش باد بر ده اندر گور
سبلت او به کون یاده تن
۶
از تبارش تبه دوازده مرد
وز نژادش پلید سیزده زن
۷
تیز در ریش او چهارده ده
موی از سلبتانش پانزده کن
نظرات