
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۹
۱
دوش از چشمم سرشگ خون افزون ریخت
وین طرفه که درجام می گلگون ریخت
۲
می خواست که خون به خون شوید چشمم
بنگر که بهانه کرد و خون در خون ریخت
نظرات