بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۹۴۶

۱

اگر آن نازنین رود به تماشای رنگ‌گل

چمن از شرم عارضش ندهد گل به چنگ‌گل

۲

به خرامی‌که‌گل‌کند ز نهال جنون‌گلش

الم خار می‌کشد قدم عذر لنگ‌گل

۳

می مینای این چمن ز شکست است موجزن

پی بوگیر و درشکن به خیال ترنگ‌گل

۴

ز نشاط عرق ثمر به‌گلاب آب ده نظر

مگشای بالت آنقدر که‌ کشند غنچه بنگ‌گل

۵

نه به رنگ الفت بقا، نه ز بوی جلوه پرگشا

مگر این نقد پوچ را تو بسنجی به سنگ‌گل

۶

طرب باغ رنگ اگر زند ازخنده‌گل به سر

تو هم این زخم تازه‌کن دو سه روزی به رنگ‌گل

۷

به چنین وضع ناتوان نستیزی به این وآن

نبرد صرفه‌ای حیا به خس و خار چنگ‌گل

۸

سحرجام فرصتم رمق شمع وحشتم

نفسی چند می‌کشم به شتاب درنگ‌گل

۹

من بیدل درین چمن ز چه تشریف بشکفم

به فشار است رنگ هم زقباهای تنگ‌گل

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۸۶۳

نظرات