
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۲۶۰۷
۱
گر دهد رنگ تماشای تو پرواز نگاه
خیل طاووس توان ریخت ز پرواز نگاه
۲
قید یک حلقهٔ زنجیر خیالیاست محال
دیده تا چندکند منع جنونتاز نگاه
۳
عمرها شد که به آن جلوه مقابل شدهام
می رسد بر من حیران چقدر ناز نگاه
۴
حیرت آینهام مهر نبوت دارد
تاب دیدار تو بس شاهد اعجاز نگاه
۵
دور باش عجبی داشت شکوه حیرت
دل هم آگاه نشد از چمن راز نگاه
۶
آشیان میشود از وحشت شوقم پرو بال
مژه خمیازهکش است از پی پرواز نگاه
۷
در نهانخانهٔ دل مژدهٔ دیداری هست
میکشدگوش من از آینه آواز نگاه
۸
شوق بیتاب نسیم چه بهارست امروز
میکشم بویگل از شوخی انداز نگاه
۹
راز مخموری دیدار نهان نتوان داشت
صد زبان در مژه دارد لب غماز نگاه
۱۰
چون شرر چشم به ذوق چه گشایم بیدل
من که انجام نفس دارم و آغاز نگاه
تصاویر و صوت

نظرات