بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۵۳۳

۱

طوق چون فاخته‌، شیرازهٔ مشت پر ماست

حلقهٔ دود،‌کمند کف خاکستر ماست

۲

همچو خاک آینهٔ صورت اُفتادگی‌ام

گرد نقش قدم راهروان جوهر ماست

۳

بسکه چون تیر گذشت از بر ما عیش شباب

محو خمیاز چو آغوش‌ کمان پیکر ماست

۴

شوق غارت‌زده انجمن دیداریم

هرکجا آینه‌ای خون شده چشم تر ماست

۵

عجز، آیینهٔ واماندگی ما نشود

طایر شوخی رنگیم و شکستن پر ماست

۶

مست شوقیم‌، درین دشت‌، ز سرگردانی

گردبادیم و همین‌گردش سر ساغر ماست

۷

کوتهی نیست‌، پریشانی ما را چون زلف

سایهٔ طالع آشفته ز مو بر سر ماست

۸

آسمان‌گرم طواف دل ما می‌گردد

مرکز دور محیط آب رخ گوهر ماست

۹

از دلیران جنون‌تاز بساط یاسیم

قطع امید دو عالم برش خنجر ماست

۱۰

راحت شمع به انداز گداز است اینجا

هرقدر پیکر ما آب شود بستر ماست

۱۱

ما به یک صفحه ز صد نسخه فراغت داپم

دل آشفته اگر جمع شود دقتر ماست

۱۲

بسکه داریم درین باغ‌کدورت بیدل

لاله‌سان آینه زنگارنشین در بر ماست

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۳۵۴

نظرات

user_image
alipur
۱۳۹۷/۱۲/۲۴ - ۰۹:۳۲:۱۳
(فراغت داپم) کدام زبان است؟ فکر نمیکنم فارسی باشد
user_image
alipur
۱۳۹۷/۱۲/۲۴ - ۰۹:۳۳:۳۳
(فراغت داپم) کدام زبان است؟ فکر نمیکنم فارسی باشد.
user_image
تک بیت
۱۳۹۷/۱۲/۲۴ - ۱۰:۰۳:۰۵
فراغت داپم فقط کافیه از اون سه نقطه یکی رو برداری تا فارسی بشه کما اینکه دقتر در مصراع بعد هم همینطوره
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۷/۱۲/۲۴ - ۱۴:۲۷:۱۷
ما به یک صفحه ز صد نسخه فراغت داریم