بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۷۱۱

۱

ساز تو کمین نغمهٔ بیداد شکستی‌ست

در شیشهٔ این رنگ پریزاد شکستی‌ست

۲

گوهر ز حباب آن همه تفریق ندارد

هرجاست سری درگره باد شکستی‌ست

۳

تصویر سحر ‌رنگ سلامت نفروشد

صورتگر ما خامهٔ بهزاد شکستی‌ست

۴

پیچ و خم عجزیم‌، چه ناز و چه تعین‌؟

بالیدن امواج به امداد شکستی‌ست

۵

چون رنگ چه‌“‌بالم به غباری‌که ندارم

از خویش فراموشی من یاد شکستی‌ ست

۶

تنها دل عاشق تپش یأس ندارد

هرشیشه تنک مشرب فریاد شکستی‌ست

۷

بیدل نخوری عشوهٔ تعمیر سلامت

ویرانی بنیاد تو آباد شکستی ست

تصاویر و صوت

نظرات