
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۵۰
۱
کجا طلعت مه چو روی توباشد
کجا نکهت گل چوبوی توباشد
۲
نه کان بدخشان چو لعل تو دارد
نه خورشیدرخشان چوروی توباشد
۳
چو دیدم که زلف تو شد همچو چوگان
همی خواهدم دل که گوی تو باشد
۴
زند فاخته برسر سروکو کو
هم او در پی و جستجوی توباشد
۵
به یک جرعه از پا در انداخت ما را
چه صهباست کاندر سبوی تو باشد
۶
به شیرین کلامی شدم شهره از آن
که حرفم همه گفتگوی تو باشد
۷
بلند این چنین گشته اقبالم از آن
که روی دل من به سوی تو باشد
نظرات