بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۱۵۹

۱

ز ازل چو دلبر ما به خیال دلبری شد

دل ما هم ازخیال قد اوصنوبری شد

۲

همه ما مگر نبودیم به هم انیس وهمدم

چه شداینکه او پری گشت وچنین ز ما بری شد

۳

دل ودین قرار و صبر وخردی که داشتم من

همه ازکفم برون زآن بت بهتر از پری شد

۴

مه من تبارک الله نشده دو هفت سال

که چو ماه نخشبی گشته چو سرو کشمری شد

۵

نه چه گفتمش که از قد شده خوبتر ز طوبی

نه چه خواندش که ازچهره چومهر خاوری شد

۶

ز دو لعل شکر افشان تو چه نرخ بوسه کردی

که ستاره در ششم چرخ شنید و مشتری شد

۷

دل شیخ و واعظ از بس که گرفته جای در او

سبب این بود که زلف تو به شکل منبری شد

۸

چه بلندباشد اقبال کسی که ازوصالت

به امید دل رسید ودل او ز غم بری شد

تصاویر و صوت

نظرات