بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۲۲

۱

عاشق روی توام با کفر وایمانم چه کار

می پرستم من تو را با این و با آنم چه کار

۲

گشته ام از دولت عشقت زعالم بی نیاز

با گدائی سرکویت به سلطانم چه کار

۳

روی توتاریک شب را روز روشن میکند

پیش رخسارت به شمع وماه تابانم چه کار

۴

با زمردگون خطت فیروزه را باشد چه قدر

پیش یاقوت لبت با لعل ومرجانم چه کار

۵

سروقدی لاله خدی گل عذاری غنچه لب

چون تورا دارم دگر با باغ و بستانم چه کار

۶

از توام رنج است در جان از طبیبانم چه سود

ازتوام درداست اندردل به درمانم چه کار

۷

یوسف آسا گشت می باید عزیز مصر جان

چون بلنداقبال اندر چاه وزندانم چه کار

تصاویر و صوت

نظرات