
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۷۳
۱
عقل حیران گشته اندرکار عشق
کس نگردید آگه از اسرار عشق
۲
در علاج من مکش رنج ای طبیب
زآنکه می باشد دلم بیمار عشق
۳
جز دل بریان و خوناب جگر
هیچ رایت نیست در بازار عشق
۴
نیست از پیری که خم شد پشت من
پشت من خم گشته است از بار عشق
۵
از وجود ما اثر نگذاشت هیچ
آفرین ها باد برکردار عشق
۶
زاهدا از کف بنه تسبیح را
کن حمایل همچومن زنار عشق
۷
از ازل نامم بلند اقبال شد
ثبت کردندش چودرطومار عشق
نظرات