بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۴۱۷

۱

گردش چشم تو مستم کرده

لعل تو باده پرستم کرده

۲

سرگرانی به من از بسکه رقیب

پیش تو شکوه ز دستم کرده

۳

چه کنم من که چو ماهی ماهی

صید در زلف چوشستم کرده

۴

نیستم عاشق امروزی یار

عاشق از روز الستم کرده

۵

دوریت کرد مرا نیست ولی

باز دیدار تو هستم کرده

۶

ترک چشم تو ز مژگان سپهی

تربیت بهر شکستم کرده

۷

داشت از تو بلنداقبالی

لیک هجران تو پستم کرده

تصاویر و صوت

نظرات