دقیقی

دقیقی

شمارهٔ ۶

۱

شب سیاه بدان زلفکان تو ماند

سپید روز به پاکی رخان تو ماند

۲

عقیق را چو بسایند نیک سوده‌گران

که آبدار بود، با لبان تو ماند

۳

به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش

گل شکفته به رخسارگان تو ماند

۴

دو چشم آهو و دو نرگس شکفته ببار

درست و راست بدان چشمکان تو ماند

۵

کمان بابلیان دیدم و طرازی تیر

که بر کشیده شود، به ابروان تو ماند

۶

ترا به سرو این بالا قیاس نتوان کرد

که سرو را قد و بالا بدان تو ماند

تصاویر و صوت

دقیقی و اشعار او (دیوان دقیقی) - گردآورنده دکتر محمد دبیرسیاقی - دقیقی - تصویر ۱۰۲

نظرات

user_image
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
۱۴۰۰/۱۲/۲۹ - ۱۰:۱۳:۴۲
● به بوستان ملوکان هزار گشتم بس بوستان ملوکان، یعنی بوستان های پُرگُل و بزرگ ● عقیق را چو بسایند نیک سوده گران سوده گران یعنی کسانی که می سایند   از کتاب رودکی تا بهار ج۱ محمدعلی اسلامی ندوشن، چاپ بهار ۱۳۸۳    
user_image
عبدالرضا ناظمی
۱۴۰۲/۰۵/۲۳ - ۱۲:۴۰:۲۱
سلام   بیت آخر بدینگونه مشهور است :   تو را به سرو این بالا قیاس نتوان کرد که سرو را قد و بالا بدان تو ماند
user_image
عبدالرضا ناظمی
۱۴۰۲/۰۵/۲۳ - ۱۲:۵۰:۰۱
ابومنصور محمد بن احمد دقیقی بلخی از شاعران بزرگ دوره سامانی ست که زردشتی مذهب بوده و در نیمه اول قرن چهارم هجری به دنیا آمد. از اشعار او هزار بیت در شاهنامه فردوسی با عنوان “سلطنت گشتاسب” و برخی قصاید و قطعات و غزل و ابیات پراکنده در تذکره ها و کتب لغت ذکر شده است و از همین آثار می توان به دقت خیال و استادی و مهارت او در شعر گفتن پی برد.  او در ایام جوانی توسط غلامی قتل رسید  و کشته شدن دقیقی قبل از سال 370 و بعد از سال 365 اتفاق افتاده است، زیرا در آغاز سلطنت نوح بن منصور(365 ه.ق) به امر او شروع به نظم شاهنامه کرد و پیش از آنکه فردوسی سرایش شاهنامه را در سال 370 آغاز کند، او به قتل رسیده بود و این اتفاق ممکن است در حدود سال 368 یا 369 روی داده باشد.