نجم‌الدین رازی

نجم‌الدین رازی

شمارهٔ ۱

۱

پاک کن ز آلایش و آرایش خود راه را

تا شوی سرهنگ عالی رتبت این درگاه را

۲

جغدوار اندر خراب این جهان ماوی مگیر

تا شوی باز خشین مر دست شاهنشاه را

۳

نفس تو دجال تست و روح تو عیسی تو

گر کشد دجال را عیسی برفتی راه را

۴

آفرینش را همه پی کن به تیغ «لااله»

تا جهان صافی شود سلطان «الاالله» را

۵

ور چون یوسف چاه و گاه و ملک می خواهی بیا

همچو او یک چند مسکن ساز قعر چاه را

۶

یا بیا جاروب «لا» بر گیر ابراهیم وار

پس فرو روب از فلک شعری و مهر و ماه را

۷

چون تو این مردانگی کردی سزاوار آمدی

گر زنی بر فرق گردون خیمه و خرگاه را

۸

قوت جان اندر دو عالم عشق و توحید است و بس

این قدر معلوم باشد مردم آگاه را

۹

گر ترا ای «نجم» این قوت است چون عیسی بمان

بهر این مشتی خران و گاو، بار کاه را

۱۰

غم مخور زو باش چون دجال اگر سحری کند

سر به جا بادا چو عیسی شاه داود شاه را

تصاویر و صوت

اشعار شیخ نجم الدین رازی (دایه) به کوشش محمود مدبری - نجم الدین رازی (دایه) - تصویر ۳۷

نظرات