
نجمالدین رازی
شمارهٔ ۶
۱
بیدار شودلا که در این روزگار دون
خفته دلند و دیدهٔ بیدار مانده نیست
۲
اندر سرای دنیی فانی عزیز من
بسیار دل مبند که بسیار مانده نیست.
نظرات