ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ١٠۴ - ایضاً له

۱

حبذا دارالحدیثی کز معالی و شرف

زیبد ار دارد بمهر و مه شرف

۲

بسکه در شاهوار از بحر طبع مصطفی

جمع شد دروی ز گوهر پر بر آمد چون صدف

۳

چون امام جمله اصحابش حدیثی پی فکند

شد ز لطف طبع گوهربار اوکان لطف

۴

افضل عالم حکیم الدین که از مرآت ماه

صیقل رأیش زداید در زمان زنگ کلف

۵

آنکه باشد تا قیامت زو سلف را اشتهار

و آنکه نبود جز بذات او مباهات خلف

۶

اینچنین خیری جمیل و اینچنین اجری جزیل

آمد از اقبال دستور جهان او را بکف

۷

صاحب اعظم علاء ملک و دین کز حادثات

رأی ملک آرایش آرد عالمی را در کنف

۸

آن کریمی کز حیای ابر نیسان کفش

کان بدل بر سنگ دارد بحر پوشد رخ بکف

۹

از شکوه شاهباز همتش سیمرغ چرخ

همچو بوتیمار باشد دائما اندر اسف

۱۰

کلک دربارش چو بربندد میان در ضبط ملک

جان اعدا افکند چون مال غارت در تلف

۱۱

چون ز رأی اوست نظم ملک و دین تا حشر باد

سروران ملک و دین بر پای پیشش صف به صف

۱۲

ذال و لام و با ز هجرت وز رجب بود آنکه داشت

خاطر ابن یمین بر نظم این گوهر شعف

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۱۸۵
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۱۸۳

نظرات