ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۶٨

۱

ایدل اگر زمانه بصد غم نشاندت

بنشین و صبر کن که صبوری دوای اوست

۲

با دور روزگار نشاید ستیزه کرد

و آنکس که کرد اینمثل خوش برای اوست

۳

با ژنده پیل پشه چو پهلو همی زند

گر جان بباد بر دهد الحق سزای اوست

۴

ورکار عاقلی نرود بر ره صواب

از وی مبین که آن نه ز فکر خطای اوست

۵

ور جاهلی بمنصب و جاهی رسد مگوی

کان جاه و منصب از مدد عقل و رای اوست

۶

چون کارها بجهد میسر نمیشود

آن زیبد از کسی که خرد رهنمای اوست

۷

کز کار نیک و بد نشود شاد و نی دژم

داند که هر چه هست بحکم خدای اوست

تصاویر و صوت

نظرات