
ابن یمین
شمارهٔ ۴ - چهار پند نوشیروان
۱
شنیدم که کسری یکی فرش داشت
بر آن فرش هر گونه پندی نگاشت
۲
نخست آنکه دنیا نجوید کسی
که داند بدو در نماند بسی
۳
دوم آنکه سودی ندارد حذر
زکاریکه رفتست اندر قدر
۴
سوم آنک دانای خالق شناس
ز مخلوق بر سر نگیرد سپاس
۵
چهارم چو روزی مقدر شدست
چرا مرد آزاده چاکر شدست
۶
اگر بگذری زینسخن راه نیست
روان تو از دانش آگاه نیست
۷
شنیدم که روزی منوچهر شاه
بپرسید از مهتری نیکخواه
۸
که در عالم از هر چه هست ارجمند
چه چیزست شایسته و دلپسند
۹
ز گفتار گفت حکیمان بهست
ز کردار کرد کریمان بهست
۱۰
ازین گفت وزین کرد اگر بگذری
نیابی خرد را جز این داوری
تصاویر و صوت

نظرات