
الهامی کرمانشاهی
بخش ۱۲۲ - فرستادن امام(ع)درشب عاشورا شاهزاده علی اکبر را با جمعی دیگر به آوردن آب
۱
چو ازکار یاران بپرداخت شاه
بفرمود تا خیمه و بارگاه
۲
پس و پشت هم برکنند استوار
که دشمن برایشان نیارد گذار
۳
ودیگر یکی کنده فرمود شاه
بکندند برگرد آن خیمه گاه
۴
مرآن کنده را پر زهیزم نمود
پس آنگه به فرزند فرخ سرود
۵
که از یاوران سی سوار بکار
پیاده دو ده مرد هامون سپار
۶
ببر با خود ای شیر دشت نبرد
به گرمی رسان سوی ماآب سرد
۷
دمان شاهزاده سوی رود رفت
هم مشک ها کرد پر آب و تفت
۸
سوی خرگه شاه شد بی گزند
به همراه یاران پیروزمند
۹
شهنشه به یاران خود آب داد
سپس گفت: ای نامداران راد
۱۰
بشویید ازین آب روشن دهان
که هست آخرین قوتتان درجهان
۱۱
بسازید ازین آب غسل و وضو
بسایید پیش خداوند رو
۱۲
بشویید رخت بر خویشتن
که باشد شما را به جای کفن
۱۳
در آن شب گزین سبط شاه حجاز
گهی در دعا بود و گاهی نماز
نظرات