عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۰۰

۱

تا کی از دست فراق تو ستم‌ها بینیم؟

هیچ باشد که تو را بار دگر وابینیم

۲

دل دهیم، از سر زلف تو چو بویی یابیم

جان فشانیم، اگر آن رخ زیبا بینیم

۳

روی خوب تو که هر دم دگران می‌بینند

چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟

۴

ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمده‌ایم

از فراق تو بگو: چند بلاها بینیم؟

۵

خورد زنگار غمت آینهٔ دل به فسوس

نیست ممکن که جمال تو در آنجا بینیم

۶

گم شد آخر دل ما، بر در تو آمده‌ایم

تا بود کان دل گم‌کردهٔ خود وابینیم

۷

گر بیابیم دلی، بر سر کویت یابیم

ور ببینیم رخی، در دل بینا بینیم

۸

روی بنمای، که امروز ندیدیم رخت

ای بسا حسرت و اندوه که فردا بینیم!

۹

روی زیبای تو، ای دوست، به کام دل خویش

تا عراقی بنمیرد نه همانا بینیم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۱۲

نظرات