
عراقی
غزل شمارهٔ ۲۹
۱
در سرم عشق تو سودایی خوش است
در دلم شوقت تمنایی خوش است
۲
ناله و فریاد من هر نیمشب
بر در وصلت تقاضایی خوش است
۳
تا نپنداری که بیروی خوشت
در همه عالم مرا جایی خوش است
۴
با سگان گشتن مرا هر شب به روز
بر سر کویت تماشایی خوش است
۵
گرچه میکاهد غم تو جان من
یاد رویت راحت افزایی خوش است
۶
در دلم بنگر، که از یاد رخت
بوستان و باغ و صحرایی خوش است
۷
تا عراقی والهٔ روی تو شد
در میان خلق رسوایی خوش است
تصاویر و صوت

نظرات