عراقی

عراقی

بخش ۳ - مثنوی

۱

چون بدید این غزل بدین سان خوب

ملتفت شد به طالب آن مطلوب

۲

دست یازید و بر گرفت و بخواند

در بد و نیک این سخن می‌راند

۳

چون به آخر رسید خوش بگریست

گفت: بیچاره این عراقی کیست؟

۴

گفتم: ای جان جان، من مسکین

در بیابان عشق گفته‌ام این

۵

گفت: آنگه شود مرا باور

که بدین قافیت یکی دیگر

۶

بر بدیهه بگویی اندر حال

باشد این در فراق و آن ز وصال

۷

آن غزل در فراق جانان بود

وین یکی در وصال باید زود

۸

گفتم: ای مایهٔ سخن گفتن

از تو بنوشتن و ز من گفتن

۹

گفت: کو کاغذ و دوات و قلم؟

دادمش: تا نوشت این غزلم:

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۳۳۶

نظرات