بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۱۱۸

۱

آمد سحاب و چهره ی گلها ز خواب شست

نیسان دهان غنچه بمشک و گلاب شست

۲

صبحست می بنوش که گردون باشک گرم

از بهر جرعه یی قدح آفتاب شست

۳

گو همچو برگ لاله ز برق فنا بسوز

گل چون کتان خود بشب ماهتاب شست

۴

در آتشم ز دختر رز کاین حریف سوز

عالم خراب کرد چو دست از خضاب شست

۵

از می خراب گشته دل ابتر منست

دیوانه یی که لوح شکست و کتاب شست

۶

خوش باد وقت آنکه سبو بر سرم شکست

وین دلق خونفشان ز نشان شراب شست

۷

از داغهای تازه برافراخت صد علم

پشمینه ام که عشق بهفتاد آب شست

۸

بس رند جامه سوز که در مجلس شراب

آلوده ساخت خرقه ولی با شراب شست

۹

در خاک و خون نشاند فغانی دل خراب

تا دست از متاع جهان خراب شست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار بابا فغانی شیرازی به کوشش احمد سهیلی خوانساری ۱۳۶۲ - بابافغانی - تصویر ۱۸۰

نظرات