بابافغانی

بابافغانی

شمارهٔ ۱۸۷

۱

احبابرا ادای کلام تو می کشد

نقل درست و بحث تمام تو می کشد

۲

هر دم رقیب از تو پیامی رساندم

باک از رقیب نیست پیام تو می کشد

۳

چون آب زندگی همه جانی ولی چه سود

چون زنده می کنی و خرام تو می کشد

۴

بیداد کن که خون نتوان خواست از فلک

صیدی که در شکنجه ی دام تو می کشد

۵

وه زین غرور حسن که در هر گل زمین

خلقی در آرزوی سلام تو می کشد

۶

ما را که آتشیم تمام از هوای تو

در آب دیده وعده ی خام تو می کشد

۷

پیدا بود که روضه بچند آدمی رسد

ما را هوای صحبت عام تو می کشد

۸

در آب و آتشست فغانی بیاد تو

وسواس دل به گفتن نام تو می کشد

تصاویر و صوت

نظرات