
بابافغانی
شمارهٔ ۳۵۶
۱
ایدل بتلخی شب هجران صبور باش
این هم نواله ییست بنوش و شکور باش
۲
از دیده چون جدا شدی از دل جدا مشو
خواهی که خاص شاه شوی در حضور باش
۳
شاید کزین کریوه سبکبار بگذری
از هر چه خار راه تو گردیده دور باش
۴
تا کی زهر چراغ توان کرد کسب نور
خود را بسوز در نظر شمع و نور باش
۵
خواهی که در مزار تو سروی بایستد
شمعی شو و ملازم اهل قبور باش
۶
حالا تو در میان نیستان غم بسوز
گو وعده ی وصال بهنگام صور باش
۷
ناپخته پختنیست فغانی کباب دل
چندین شتاب چیست بگو در تنور باش
نظرات