
بابافغانی
شمارهٔ ۵۲۰
۱
کاکل به تاب رفته ز دام که جستهای
دیگر دل کدام پریشان شکستهای
۲
رنگین شدست دامن پاکت چه حالتست
گویا که در میان دل ما نشستهای
۳
بر گرد ارغوان کمر سیم کرده چست
نخل غریب بهر دل خلق بستهای
۴
آسودم از فسانهٔ عاشقنواز تو
بنیاد کن که مرهم دلهای خستهای
۵
هرجا که هستی از دل ما نیستی برون
یعنی مکن خیال که از ما گسستهای
۶
دامن مکش که تا بود این حسن دلفروز
یک دم ز آب دیدهٔ عاشق نرستهای
۷
از طرف جویبار فغانی برون مرو
گر زانکه دامن از می رنگین نشستهای
تصاویر و صوت

نظرات