
فلکی شروانی
شمارهٔ ۸
۱
آن عارض چون دو هفته ماهش بین
و آن طره گوشه کلاهش بین
۲
رویش به پناه زلف ار دیدی
جان و دل خلق در پناهش بین
۳
در زیر رخ چو آفتاب او
آن غبغب چون دو هفته ماهش بین
۴
از نور و ضیاء عارض خوبش
رخشان چو ستاره خاک راهش بین
۵
از بهر سپید کردن روزم
خال و خط و نرگس سیاهش بین
۶
از مشک بمه برش رسن یابی
از سیم در آفتاب چاهش بین
۷
لبهاش چو مهره سلیمان دان
گرد دو رخ از پری سپاهش بین
۸
در حسن و جمال پایهایش دان
در غنج و دلال دستهاهش بین
۹
گر ماه ندیده که می نوشد
در بزم شراب پادشاهش بین
نظرات