امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۹۹ - مخترع

۱

دل صدپاره‌ام از لعل تو خونست دگر

هر دم از رهگذر دیده برونست دگر

۲

دل مجنون که دران زلف شد ای باد صبا

گو که در حلقه آن سلسله چونست دگر

۳

ز سر نو مگر آراسته مشاطه صنع

که رخت چون مه و خط غالیه گونست دگر

۴

آن پری عشوه کنان جام میم داد به دست

در سرم آتش مستی و جنونست دگر

۵

دل که پیرانه دم از بازوی تقوی میزد

در کف عشق یکی طفل زبونست دگر

۶

رسته بودم ز غم عشق چو یار آمد وای

کان غمم از حد و اندازه فزونست دگر

۷

ای طبیب از سر فانی مگذر زان که ز هجر

ضعف بیرونش به اندوه درونست دگر

تصاویر و صوت

دیوان امیر نظام الدین علیشیر نوایی به سعی و اهتمام رکن‌الدین همایونفرخ - تصویر ۱۷۶

نظرات