
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۵۴ - تتبع مخدوم
۱
ساقی حیات بخشد چون باد نوبهاران
چون ابر رخت هستی کش سوی کوهساران
۲
خاطر سخن شنو کن دفتر به می گرو کن
در طور فقر نو کن آئین کامکاران
۳
باد از مسیح دم زد لاله به که علم زد
خوش باد کو قدم زد آنسو به خیل یاران
۴
می کن به می پرستی دیوانگی و مستی
کو شو ز رنگ هستی شرمنده هوشیاران
۵
ز هاد را نشانه در محنت زمانه
از باده مغانه خوش وقت میگساران
۶
بودم به روز خرم وز روزگار بی غم
کو ای رفیق همدم آن روز و روزگاران
۷
فانی بود به شیون کز دور چرخ پر فن
هم دوست گشت دشمن هم جمله دوستداران
نظرات