امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۲۷۷ - تتبع سلطان حسینی

۱

از من آواره در کویت فغانی مانده

بی نشانی رفته و از وی نشانی مانده

۲

خان و مان در کوی تو درباختم بنگر کنون

خان و مان گم‌گشته و بی‌خانمانی مانده

۳

گرچه مردم در سر کوی وفا اینهم بس است

طعنه گر بهر سگانت استخوانی مانده

۴

ناسح افسانه فرهاد و مجنون شد دلم

زانکه در هر کوی از وی داستانی مانده

۵

همرهان رفتند و من نالان به حال خویشتن

چون سگ گم گشته ای کز کاروانی مانده

۶

مرهم وصل از قدح خواهم که در پیرانه سر

داغ هجرم در دل از عشق جوانی مانده

۷

ساقیا هر می که پیمودی به فانی در نیافت

لطف فرما کین زمان رطل گرانی مانده

تصاویر و صوت

نظرات