
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۳۹ - در طور خواجه
۱
بهر عمر جاودان شد هر که را چیزی سبب
خضر را آب حیات و رند را آب عنب
۲
گفتهای یک تیره شب تا روز همدم باشمت
تیرهتر از روز هجر ما نباشد هیچ شب
۳
معنی مجموعه خوبی بخط و روی تست
دفتری را خوب در یک صفحه کردی منتخب
۴
در ملامت صد چو یوسف بنده ات شد ای حبیب
چون تویی کان نمک چون سازمت یوسف لقب!
۵
باعث عیش است هر چ از درد دارد چاشنی
گریه روز وصال آرد بغمنا کان طرب
۶
گرچه وصل دوست را کس از طلب کردن نیافت
لیک آن کو یافت بود از زمره اهل طلب
۷
کی عجب باشد تعجب از خواص باده ام
آب کش خاصیت آتش برد باشد عجب
۸
حالت مجنون کجا فهمند جز اهل جنون
زانکه قول خود بقانون خرد دارد عرب
۹
رسم جور یار را فانی سبب از ما مپرس
نیست چون اهل فنا را رسم پرسیدن سبب
نظرات