فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۱۵۷

۱

باز ذوق عاشقی بر عقل زور آورده است

یاد مستی رخنه در ملک شعور آورده است

۲

نالة بلبل سرودی یاد مستان داده است

بوی گل دیوانة ما را به شور آورده است

۳

من کجا و دست گل چیدن کجا ای باغبان

نالة بلبل مرا اینجا به زور آورده است

۴

عشق با من در ازل می‌کرد تقریر غمت

سیل، خاشاک مرا از راه دور آورده است

۵

عشق را چندین هزاران دیدة دیدار هست

عقل در بزم تماشا چشم کور آورده است

۶

چهرة بت آتش موسی است گویی پیر دیر

سنگ این بتخانه را از کوه طور آورده است

۷

تا زیاد خویش رفتم پُر شدم از یاد دوست

بیخودی ظلمت ز خاطر برده، نور آورده است

۸

پیش ازین با ما نگاهش این گرانی‌ها نداشت

تا که بازش بر سر ناز و غرور آورده است؟

۹

داده تا با خود قرار هم‌نشینی‌های غیر

زورها فیّاض بر طبع غیور قرار آورده است

تصاویر و صوت

نظرات