
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۵۸
۱
تا همچو گل پیاله شکفتن گرفته است
از توبه همچو غنچه دل من گرفته است
۲
روی پیاله سرخ که میخانه را ازو
دیوار و در طراوت گلشن گرفته است
۳
در بزم یار شیشه به این سادگی که هست
خون هزار توبه به گردن گرفته است
۴
ما را اگر ز بزم تو اندیشه مانع است
لطف ترا که گوشة دامن گرفته است؟
۵
فیّاض درد دل چه کنی سر که از غرور
نازکدلش طبیعت آهن گرفته است
تصاویر و صوت

نظرات