
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۶۳
۱
برفروزد جان و تن با آنکه داغ دل یکیست
بینوایان را چراغ خانه و محفل یکیست
۲
لطف فرما ناوکی هر جا فرود آید خوشست
قدر تیر غمزهات در دیده و در دل یکیست
۳
دشمنیهای دو عالم با من از بیداد اوست
گرچه صد شمشیر بر سر میخورم قاتل یکیست
۴
نخل عشرت در دل من بار حسرت میدهد
هر چه میکارم درین در گشته ده حاصل یکیست
۵
رحمت عام تو هرگز شامل فیّاض نیست
آخر این بیدل هم از یاران پا در گل، یکیست
نظرات