
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۶۶
۱
عشوهاش چون در چمن آیین لطف و ناز بست
رنگ بر رخسار گل صد ره شکست و باز بست
۲
بلبلان را شرم رویش ناله بر منقار دوخت
قمریان را سرو نازش جلوة پرواز بست
۳
کیست یارب این شکارافکن که دوران بهر آن
بر سمند آسمان از مِهر طبل باز بست
۴
نغمة جان بخشد امشب مطرب ما جای تار
رشتة جان مسیحا گوییا بر ساز بست
۵
از نگاه ناز شیرین کوه سنگِ سرمه شد
لیک نتوانست یک دم تیشه را آواز بست
۶
گر نگردد صید ما فیّاض آهوی مراد
میتوان خود بر کمان تیری به این انداز بست
نظرات