
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۷۷
۱
جز زلف تو ما را سر سودای دگر نیست
سر رشتة ما از سر زلف تو به در نیست
۲
از جنبش ابروی تو خورشید هراسد
جایی که تو شمشیر کشی جای سپر نیست
۳
از روی بتان آینه را نقش نشستهست
این یاری اقبال بود کار هنر نیست
۴
چیزی که غبار از دل پردرد رباید
در خطّة تقدیر به جز گرد سفر نیست
۵
فیّاض اگر آه تو آتشزن گیتی است
در خرمنِ افلاک چرا دود اثر نیست؟
تصاویر و صوت


نظرات