فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۱۷۸

۱

عشق میدانی است کانجا غیر مردی کار نیست

چشم بر کردار باشد گوش بر گفتار نیست

۲

تا شدم عاشق ندیدم یک نفس آسودگی

آفتاب عاشقان را سایة دیوار نیست

۳

بخت بی‌باکانه هر سر می‌خرامد بی‌نقاب

خاطرش جمع است کس را دیدة بیدار نیست

۴

عشق او آهسته می‌گوید به آواز بلند

هر که کاری دارد او را با غم ما کار نیست

۵

بیقراران را به پای ضعف مانند غبار

بر هوا رفتار هست و بر زمین رفتار نیست

۶

چون سبکروحی دلیلی نیست عشق پاک را

کوه اگر عاشق شود بر خاطر کس بار نیست

۷

در دیار عشق اگر امروز می‌جنبد سری

شور منصوری چرا در پای تخت دار نیست!

۸

سرمة بیگانگی از دیده تا شستم به خون

هر کجا دیدم به غیر از جلوة دلدار نیست

۹

یک قدم تا برنگردی سیر نتوانیش دید

زانکه جز نزدیکی اینجا مانع دیدار نیست

۱۰

مردمان در خواب آسایش ز غفلت رفته‌اند

گر مسیحا درد نشناسد کسی بیمار نیست

۱۱

از من ای فیّاض اگر منصور را دیدی بگو

عکس بر آیینه افتادست رنگ یار نیست

تصاویر و صوت

دیوان ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی به کوشش امیربانوی کریمی - ملا عبدالرزاق فیاض لاهیجی - تصویر ۴۳۵

نظرات