
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۸
۱
ای تشنه تیغ ابروی نازت به خون ما
خطِّ خوش تو سرخط مشق جنون ما
۲
هرگز نبود کوکب ما این چنین سیاه
زلفت فکند ساه به بخت زبون ما
۳
گلگون ز باده نیست ترا چشم فتنهساز
آلوده است دامن نازش به خون ما
۴
یکروی و یکدلیم به هر کس چو آینه
بیرون نماید آنچه بود در درون ما
۵
فیّاض شکرِ بخت سیه را چهسان کنم
شد عاقبت به زلف بتان رهنمون ما
نظرات