فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۱۹۵

۱

هر که در کوی تو چندی چو دلم منزل داشت

دایم از زلف سیاهت گرهی در دل داشت

۲

رشکی کشتة شوقم که همان بعد هلاک

چشم حسرت نگران بر اثر قاتل داشت

۳

روزی برق شود سبزة این دشت آخر

هر چه در کوی وفا سبز شد، این حاصل داشت

۴

در میان لجّة غم داشت رهی چون کف دست

کشتی ما خطر آن بود که در ساحل داشت

۵

ناقه هر چند زره از پی مجنون می‌رفت

دل مجنون همه جا سر به پی محمل داشت

۶

روز ما تیره که رخسار تو از سبزة خط

کرد اظهار غباری که ز ما در دل داشت

۷

رخت بستند حریفان همه زین منزل تن

غیر فیّاض که در کوی تو پا در گل داشت

تصاویر و صوت

دیوان فیاض لاهیجی به کوشش جلیل مسگرنژاد - عبدالرزاق لاهیجی (فیاض) - تصویر ۱۲۰

نظرات