
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۱۹۷
۱
به فکر کار نیفتاده روزگار گذشت
کنون چه کار کند کس که وقت کار گذشت
۲
غبار راهِ سواری شدم ولی از ضعف
چو گرد تا ز زمین خاستم سوار گذشت
۳
ز بیم هجر ندیدیم ذوق وصل، افسوس
که عمر نشئة ما در غم خمار گذشت
۴
تمام عرصة دل پر ز گرد اغیارست
عجب عجب که توانیم ازین غبار گذشت!
۵
ز جستجو ننشینیم تا نفس باقیست
توان به گرد رسیدن اگر سوار گذشت
۶
هزار عقده ز بیم شکفتگی داریم
سری ز جیب برآریم اگر بهار گذشت
۷
به کم عیاری خود دل نهاده شو فیّاض
که نقد عمرِ ترا کار از عیار گذشت
تصاویر و صوت


نظرات