
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۲۰۲
۱
در دیار دل که کس جز حسن جولانی نداشت
عشق غیر از ناتوانی مردِ میدانی نداشت
۲
عشرت بیطالعان هرگز تمام اجزا نبود
دامنی گر داشت این خلعت گریبانی نداشت
۳
عشق اگر دارد خطر از شومی کامست و بس
تا هوس پیدا نشد این ره بیابانی نداشت
۴
مشت خاکم بر هوا میرفت پیش از عشق یار
لیکن از بهر نشستن طرف دامانی نداشت
۵
عشق غارت کرد هر جا دین و ایمانی که دید
زاهد بیچاره مفتی زد که ایمانی نداشت
۶
نالة من شاخ گل در آستین میپرورد
عندلیبی همچو من هرگز گلستانی نداشت
۷
عالم از عشق تو گفتی نسخة تصویر بود
هر که را انگشت بر لب میزدم جانی نداشت
تصاویر و صوت

نظرات