فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۲۰۹

۱

سر رفت و داغ عشق بتان از سرم نرفت

تن خاک گشت و خلعت غم از برم نرفت

۲

از داغ دل سیاهی دیرینه برنخاست

این تیرگی ز ناصیة اخترم نرفت

۳

چون تیغ کار کرده که افتد ز آب و تاب

آبم تمام رفت ولی جوهرم نرفت

۴

در موج‌خیز لجّة عشق تو بارها

کشتیِّ دل شکسته شد و لنگرم نرفت

۵

صد بار سوخت آتش عشقم به امتحان

یاقوت‌وار آب تو از گوهرم نرفت

۶

خود را بسی به صیقل روشنگران زدم

گرد ملال از آینة منظرم نرفت

۷

فیّاض کم‌عیاری نقد وفا ببین

گشتم به دهر دست بدست و زرم نرفت

تصاویر و صوت

نظرات