
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۲۱۹
۱
زان برون زد دلبر من بارگاه از شش جهت
تا توان کردن به سوی او نگاه از شش جهت
۲
وه که شد بر عضو عضوم ناتوانیها محیط
ضعف بر من همچو مرکز بست راه از شش جهت
۳
بیجهت را در جهت جستن طریق عقل نیست
میکنم دعوی و میآرم گواه از شش جهت
۴
ماه و ماهی نیز از خیل پرستاران تست
پادشاه حسنی و داری سپاه از شش جهت
۵
گر به قدر مستی خود در نشاط آید کسی
میتوان افکند بر گردون کلاه از شش جهت
۶
من نیارم سوی او فیّاض دید از هیچ سو
گرچه او دارد به من دایم نگاه از شش جهت
نظرات